
استرس و اضطراب احساسات خوشایندی نیستند. اگر شما از اختلال اضطراب رنج میبرید، حتماً دلتان میخواهد این افکار نگران کننده را از سرتان خارج کرده و بر ترسهای خودتان مسلط باشید. راههای مختلفی برای درمان اختلال اضطراب وجود دارد. گفتار درمانی اضطراب را شاید بتوان بهترین و کم عارضهترین انتخاب دانست. در این مقاله قصد داریم به صورت تکمیلی به این روش درمانی بپردازیم و چشمانداز واضحتری را ارائه کنیم.
درمان اختلال اضطرابی با کمک روان درمانی
شاید احساس ترس، وسواس، دغدغههای ناتمام و اضطراب همیشگی را تجربه میکنید. ولی موضوع مهم این است که بدانید قرار نیست تمام عمرتان را در ترس و استرس سپری کنید. روان درمانی میتواند به شما کمک کند. این روش در بیشتر مواقع تاثیر گذاشته بوده و مزایای بیشتری نسبت به سایر رویکردهای درمانی دارد.
به عنوان مثال، درمان دارویی هم در بسیاری از مواقع میتواند علائم اختلال اضطرابی را کاهش دهد، ولی مصرف داروها ممکن است برخی عوارض جانبی را به همراه داشته باشند. از سوی دیگر، روان درمانی اضطراب تنها به کاهش علائم محدود نمیشود. گفتار درمانی به بیمار کمک میکند تا ریشههای فکری و رفتاری تأثیرگذار در شکلگیری این اختلال را شناسایی کنند، نحوه پیدا کردن آسایش و آرامش را یاد بگیرند، نگاه جدیدی به موقعیتها داشته باشند و مهارتهای تعامل و وفقپذیری بهتری را شکل دهند. استفاده از روان درمانی اضطراب به بیماران ابزاری را برای غلبه بر اضطراب میدهد و روش استفاده از آن را نیز به آنها میآموزد.
اختلال اضطراب دستهبندیهای مختلفی دارد که تفاوت زیادی با یکدیگر دارند. بنابراین، گفتار درمانی باید بعد از تشخیص دقیق نوع اختلال بیمار شروع شود. در همین راستا، مدت زمان و تعداد جلسات گفتار درمانی هم بسته به نوع و شدت اختلال متفاوت خواهند بود. با این حال، به صورت کلی، تجربه نشان داده است که بیشتر اختلالهای اضطرابی بعد از ۸ الی ۱۰ جلسه روان درمانی اضطراب بهبود پیدا میکنند.

رویکرد رفتار درمانی شناختی (CBT) برای درمان اضطراب
رفتار درمانی شناختی را باید متداولترین و بهترین رویکرد برای درمان اختلالهای اضطرابی بدانیم. تحقیقات متعددی کارآیی این روش برای درمان اختلالهای اضطراب فراگیر، وسواس فکری-عملی، ترس، اضطراب اجتماعی و اضطراب پس از سانحه را تأیید کردهاند.
روش CBT به الگوهای نفی و انحرافهای موجود در نحوه نگاه ما به جهان و خودمان میپردازد. همانطور که از نام این روش مشخص است، شامل ۲ جزء اصلی میشود:
درمان شناختی: به بررسی این میپردازد که چگونه افکار منفی و یا شناختها در ایجاد اضطراب نقش دارند.
درمان رفتاری: نحوه رفتار و واکنش بیمار در موقعیتهایی که باعث ایجاد اضطراب میشود را بررسی میکند.
فرض اصلی در گفتار درمانی اضطراب بر این اساس است که افکار ما (نه رویدادهای خارجی) بر احساس ما تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر، موقعیتهای مختلف باعث ایجاد اضطراب نمیشوند، بلکه درک بیمار از این موقعیتها باعث ایجاد آن احساسات میشود.
برای مثال، تصور کنید که به یک مهمانی بزرگ دعوت شدهاید. ۳ رویکرد و احساس در مورد این دعوت را به عنوان مثال در نظر بگیرید و توجه کنید که چطور این تفکرات میتوانند روی احساسات شما تأثیر بگذارند.
فکر ۱: مهمانی خیلی جالبی است و احتمالاً دوستان زیادی پیدا میکنم.
احساس: شاد، هیجانزده
فکر ۲: من اهل مهمانی نیستم. بیشتر ترجیح میدهم در خانه باشم و یک فیلم تماشا کنم.
احساس: بیحس و خنثی
فکر ۳: اصلاً نمیدانم در مهمانی چهکار کنم و چه بگویم. احتمالاً در آنجا کارهای احمقانه انجام میدهم.
احساس: ناراحت و مضطرب.
همانطور که مشاهده کردید، یک رویداد ثابت میتواند احساسات مختلفی را در افراد برانگیزد. همهچیز به انتظارات، نگرشها و باورهای افراد بستگی دارد! افرادی که مبتلا به اختلال اضطرابی هستند، شیوههای منفی فکر کردن باعث شکلگیری و تشدید احساسات منفی اضطراب و ترس میشود. هدف روان درمانی اضطراب این است که این افکار و باورهای اشتباه و منفی را شناسایی و سپس تصحیح کند.

به چالش کشیدن افکار در رویکرد درمان رفتاری-شناختی برای درمان اضطراب
به چالش کشیدن افکار که تحت عنوان بازسازی شناختی نیز آن را میشناسیم، فرآیندی است که در آن الگوهای فکری که منجر به ایجاد اضطراب میشوند را به چالش کشیده و آنها را با افکاری مثبت و واقعیتر جایگزین میکنیم. این کار شامل ۳ مرحله میشود:
شناسایی افکار منفی: در افراد مبتلا به اختلال اضطراب، شرایط و موقعیتهای مختلف خطرناکتر از واقعیت به نظر میرسند. برای مثال، فردی که فوبیا میکروب دارد، احتمالاً دست دادن هنگام احوال پرسی را یک تهدید جدی برای زندگی خود تلقی میکند.
به چالش کشیدن افکار منفی: در مرحله دوم، روان درمانگر به بیمار آموزش میدهد که چطور این افکار استرسزا را ارزیابی کند. این کار شامل به چالش کشیدن و پیدا کردن شواهد برای افکار و باورهای مضطرب کننده و بررسی کردن نتایج آنها در واقعیت میشود.
جایگزین کردن تصورات اشتباه با باورهای واقعی: زمانی که انحرافات و باورهای غیرمنطقی شناسایی شدند، زمان آن است که آنها را با اطلاعات صحیح و منطقی جایگزین کنیم تا احساس ترس و اضطراب کاهش پیدا کند. در همان مثال فوبیا میکروب، بیمار در این مرحله متوجه میشود که صرف دست دادن و احوالپرسی تهدیدی برای جان و سلامت او نیست.

روش درمان رفتاری – شناختی همچنین میتواند موارد زیر را شامل شود:
یادگیری درک و متوجه شدن زمانهایی که مضطرب هستید
یادگیری مهارتهای مدارا با اختلال اضطراب و تکنیکها و راههای کاهش اضطراب
روبهرو شدن با ترسهایمان
درمان از طریق مواجهه
در روش درمان از طریق مواجهه (Exposure therapy)، همانطور که از نام آن پیدا است، بیماران را در معرض مواجهه با ترسها و اضطرابهای بیدلیلشان قرار میدهیم. ایده اصلی این است که از طریق مواجهه شدن متعدد با این شرایط، فرد احساس کنترل بیشتری روی شرایط خواهد داشت و اضطراب از بین خواهد رفت. مواجهه ممکن است از ۲ طریق باشد: روان درمانگر از شما میخواهد که شرایط مورد نظر را تصور کنید. یا اینکه واقعاً باید با آن شرایط روبهرو شوید.
حساسیتزدایی منظم
یکی از تکنیکهایی که در گفتار درمانی اضطراب به کار گرفته میشود، حساسیت زدایی منظم (Systematic desensitization) است. در این رویکرد، به جای اینکه سریعاً با بزرگترین ترسها و منشاءهای اضطراب روبهرو شویم، کار را مرحله به مرحله و به آهستگی پیش میبریم. بنابراین، ترسهای بیمار به مرور زمان و به آرامی به چالش کشیده میشوند تا اعتماد به نفس و مهارت کافی برای مواجه شدن با آنها را پیدا کند. حساسیت زدایی منظم شامل ۳ مرحله میشود:
یادگیری مهارتهای حفظ آرامش
ساخت لیستی از اقدامات گام به گام
شروع درمان و پیشبرد هریک از مراحل

جمعبندی
گفتار درمانی و کمک گرفتن از یک روان درمانگر را شاید بتوان بهترین راهحل برای درمان اختلال اضطرابی دانست. برخلاف درمان دارویی که تنها علائم را کاهش داده و پنهان میکند، در روان درمانی اضطراب تلاش میشود منشاء اضطراب شناسایی شده و مشکل به صورت ریشهای حل شود.