چگونه میتوان تشخیص داد که با اختلال روانی زندگی میکنید؟

تشخیص اختلال روانی گاهی اوقات شاید دشوار باشد. در واقع، مرز بین برخی احساسات و اختلال نامیده شدن آنها در بسیاری از مواقع خیلی باریک است. برای مثال، ترس چه زمانی طبیعی و چه زمانی یک فوبیا شناخته میشود؟ چه زمانی ناراحتی ما دیگر عادی نیست و باید آن را جزو نشانه های افسردگی بدانیم؟ یک متخصص سلامت روان میتواند به ما کمک کند که چنین مشکلاتی را شناسایی و درمان کنیم. ولی همینجا هم این سؤال ایجاد میشود که چه زمانی باید به یک متخصص سلامت روان مراجعه کنیم؟ در این مقاله به این سؤالات پاسخ میدهیم و برخی از راهها و نشانههای تشخیص اختلال روانی را بررسی خواهیم کرد.
بهداشت روانی چیست؟
برای شروع، خوب است بحث را با تعریف سلامت و بهداشت روان شروع کنیم. بهداشت روان به وضعیت سلامت احساسی و روانشناسی ما اشاره میکند. سلامت ذهنی و روانی مناسب به ما کمک میکند تا زندگی سالم و شادتری داشته باشیم و بتوانیم با چالشهای زندگی مقابله و یا سازش داشته باشیم.
سلامت روانی ما میتواند تحتتأثیر عوامل مختلفی، مثل رویدادهای زندگی و حتی ژنتیک و وراثت باشد. راههای مختلفی برای حفظ و بهبود بهداشت روان وجود دارد:
حفظ رویکردی مثبت نسبت به خودتان و زندگی
حفظ فعالیت فیزیکی
کمک به سایر مردم
خوابیدن کافی
خوردن غذای مناسب
کمک از متخصصان این حوزه در صورت وجود هر مشکل
اجتماعی بودن و وقت گذراندن با مردم
استفاده از تکنیکهای مختلف برای مقابله و سازش با مشکلات زندگی
اختلال روانی چیست؟
تشخیص اختلال روانی موضوعی پیچیده است. چراکه اختلال روانی یک اصطلاح بسیار بزرگ و عمومی است و به شرایط احساسی و فکری بسیار مختلفی اطلاق میشود. یکی از ویژگیهای اصلی اختلال روانی، مختل کردن فعالیتهای روزانه افراد است. عوامل زیادی روی این اختلالها تأثیرگذار هستند:
ژنتیک
محیط
عادتهای روزانه
بیولوژی هر فرد

راههای تشخیص اختلال روانی
مدلهای مختلفی از اختلال روانی وجود دارد و هرکدام نیز نشانههای خاص خود را دارند. بنابراین، اولین مرحله این است که وجود هرگونه اختلالی را شناسایی کرده و سپس دامنه جستجو را محدودتر کنیم. بررسی وجود و یا عدم وجود نشانههای متداول زیر میتواند به تشخیص اختلال روانی کمک زیادی کند:
کماشتهایی و یا پراشتهایی.
بیخوابی و یا خوابیدن بیش از حد.
فاصله گرفتن از افراد و یا فعالیتهای موردعلاقه.
احساس خستگی داشتن، علیرغم خواب کافی.
احساس کرختی و بی اشتیاقی.
احساس دردهای و خارشهای بیدلیل در بدن.
احساس ناامیدی و بیچارگی.
بالاتر رفتن مصرف مواد مخدر و یا الکی.
احساس گیجی، فراموشی، خشم، اضطراب، ناراحتی و ترس.
دعوا و کشمش دائمی با خانواده و دوستان.
نوسانات خلقی بسیار شدید که باعث ایجاد مشکل در روابط عاطفی میشود.
مرور همیشگی خاطرات و اتفاقات به شکلی که از ذهن شما خارج نمیشوند.
شنیدن صداهایی در سر خودتان و ناتوانی از قطع کردن آنها
فکر کردن به آسیب رساندن به خودتان و یا اطرافیان
ناتوانی در انجام کارها و فعالیتهای روزمره

صرف تشخیص این علائم و نشانهها را نمیتوان دلیل وجود یک اختلال روانی دانست. برای بررسیهای بیشتر، حتماً باید به یک پزشک متخصص مراجعه کنید. تشخیص یک اختلال روانی میتواند چندین مرحله داشته باشد. در اولین جلسه، پزشک عموماً شما را معاینه میکند و دنبال نشانههای فیزیکی خاصی میگردد که شاید دلیل وجود علائم اختلال روانی باشند، چراکه برخی بیماریهای جسمانی هم میتواند باعث بروز نشانههایی مثل علائم اختلال روانی باشد.
برخی پزشکها ممکن است از بیمار بخواهند برخی آزمایشها را نیز انجام دهند. نتایج این آزمایشها میتواند به تشخیص وجود و یا نوع اختلال کمک کند. استفاده از پرسشنامهها، تستها و ارزیابیهای مختلف هم جزو روشهای متداولی است که روانشناسها برای تشخیص اختلال روانی به کار میگیرند.
چرا خوشحال نیستم؟
این سؤال امروزه شاید برای خیلیها ایجاد شده باشد که چرا خوشحال نیستم؟ برخی بر این باور هستند که وجود چنین مشکلی و عدم احساس خوشحالی در زندگی میتواند یکی از راههای تشخیص اختلال روانی باشد. اگرچه این ایده کاملاً اشتباه نیست، ولی عدم تجربه احساس خوشحالی را نمیتوان لزوماً بهخاطر وجود اختلال روانی دانست. خوشحالی نوعی احساس و حالت ذهنی است که درک آن میتواند دشوار باشد. حتی اگر همه چیز در زندگی روبهراه باشد، باز هم شاید گاهی اوقات احساس خوشحالی نداشته باشیم. زندگی ما ترکیبی از عناصر مختلفی است: احساسات، افکار، روابط و عوامل خارجی مختلف مثل پول، وضعیت اجتماعی و … با تمام این اوصاف، پاسخ به سؤال چرا خوشحال نیستم چه چیزی میتواند باشد؟ در ادامه به بررسی برخی از عواملی که باعث خوشحال نبودن شما میشود خواهیم پرداخت.
در کنار افرادی منفی و شاکی زندگی میکنید
مقایسه زندگی خودتان با زندگیای که سایر افراد در شبکههای اجتماعی نشان میدهند
زندانی کردن خود و عدم معاشرت با دیگران
کنترل نداشتن روی زندگی و یا کنترل بیش از حد همهچیز
مقصر دانستن دیگران بابت همهچیز
زندگی کردن با هدف تحت تأثیر قرار دادن دیگران
نداشتن هدف در زندگی
غافل شدن از زمان حال (پرداختن بیش از حد به گذشته و آینده)
به اندازه کافی ورزش نمیکنید
شکرگزار نیستید و قدر دستآوردهای کوچک را نمیدانید
وقت کافی برای سرگرمیها و علایق خود صرف نمیکنید
زندگی شما بسیار یکنواخت شده و چیز جدیدی یاد نگرفته یا تجربه نمیکنید

جمعبندی
اختلالهای روانی زیادی وجود دارند و خیلی از آنها ممکن است علائم مشابهی داشته باشند. بنابراین، تشخیص اختلال روانی را حتماً باید بر عهده پزشک متخصص بگذاریم. با این حال، برخی علائم وجود دارند که تجربه چند مورد از آنها به صورت همزمان و نسبتاً طولانیمدت میتواند جزو نشانههای ابتلا به اختلال روانی باشد. در این مقاله به بررسی برخی از متداولترین نشانهها برای تشخیص اختلال ذهنی پرداختیم.